مقاله من در مورد مناظره های سال 1360 و حزب جمهوری اسلامی که در روزنامه اعتماد مورخ 18 دی ماه 1392 منتشر شد.
پس از وقايع حساس و سرنوشتساز در سال 59 همانند حادثه 14 اسفند 59 سازمانها و گروههاي سياسي وقت چند نوع موضعگيري و تحليل مختلف اتخاذ كردند. فرخ نگهدار از اعضاي شاخص سازمان چريكهاي فدايي خلق درباره تصميمات سازمانها و گروههاي سياسي وقت ميگويد: «برايم يقين است كه در سازمان مجاهدين جز تعدادي انگشت شمار، كسي نميفهميد يا مصمم نبود از فاجعه جلوگيري كند. در مقابل نيز نيروهاي ميداني بهشدت مايل و مصمم بودند كه فاجعه رخ دهد.»
از نوروز سال 60 هجري شمسي به بعد، چهرههاي شاخص و موثر در نظام در اتخاذ تاكتيك در مقابل سازمان مجاهدين خلق يكدست نبودند.
در همين ايام بود كه پيشنهاد مناظره تلويزيوني از طرف نظام به دفتر سازمانها و گروههاي سياسي ميرسد. گفته شد كه همه احزاب دعوت شدهاند كه با هم درباره مسائل نظري، سياسي و اقتصادي بحث كنند. فرخ نگهدار درباره خاطرات آن روزها پيرامون برگزاري مناظرهها ميگويد: «ما (سازمان فداييانخلق ايران اكثريت) تصميم گرفتيم صرفنظر از اينكه چه كسي مناظره مابين نيروهاي سازمانهاي سياسي را سازمان دهد، در چنين جلساتي فعالانه شركت كنيم. تصور ما بر اين بود كه چنين مناظرههايي هم امكاني است براي آنكه ما مواضع خود را مستقيما با مردم در ميان بگذاريم و هم ميتواند تنش در فضاي مبارزه سياسي مابين نيروها را تضعيف كند و خطر درگيريهاي خياباني را كاهش دهد. متعاقب آن، از طرف راديو و تلويزيون به ما اطلاع داده شد كه براي سازماندهي اين مباحثات، جلسهيي برگزار ميشود و از ما خواسته شد كه نماينده سازمان ما نيز در اين جلسه حضور يابد. من به نمايندگي از طرف سازمان در اين جلسه شركت كردم. نمايندگان دفتر رياستجمهوري، حزب توده ايران، مسلمانان مبارز، جاما، جبهه ملي و مجاهدين در جلسه حضور داشتند. از طرف راديو و تلويزيون آقاي علي لاريجاني و يكي از معاونان ايشان كه اسم او را به خاطر ندارم حضور داشتند. آنان در عين حال از طرف نيروهاي درون حكومت و بهطور مشخص حزب جمهوري اسلامي نيز صحبت ميكردند.
نماينده مجاهدينخلق حسين داعي الاسلام بود. من و او مدتي در زندان هم بند بوديم. من مسوول فداييان بودم و او مسوول مجاهدين و مدتي با هم كار مشترك كرده بوديم و روابط دوستانهيي داشتيم. به سوي او رفته و خيلي گرم سلام و عليك كردم. پاسخ رسمي و خشك او مرا متوجه كرد كه اختلافات سياسي دو سازمان بر دوستي گذشته ما سايه افكنده است.«مهدي فتاپور» نماينده سازمان فداييانخلق كه در مناظرههاي سياسي احزاب سياسي در تلويزيون با حضور آيتالله سيد محمد حسيني بهشتي نماينده حزب جمهوري اسلامي، حبيبالله پيمان نماينده جنبش مسلمانان مبارز و نورالدين كيانوري نماينده حزب توده، شركت داشته است، از برگزاري جلسهيي با حضور مسوول وقت صدا و سيما، نماينده رهبر فقيد انقلاب در تلويزيون، نماينده رييسجمهور وقت و نمايندگان سازمان مجاهدينخلق، جبهه ملي ايران، جاما، حزب توده ايران، جنبش مسلمانان مبارز و سازمان فداييانخلق ايران (اكثريت) در آن مقطع زماني خبر ميدهد. مناظرههايي كه بر سر اجرا و مسووليت برگزاري آن ميان دفتر رييسجمهور وقت و صدا وسيما اختلاف ايجاد و در نهايت به همراهي نكردن دفتر رييسجمهور در جلسهها منتهي شد. سازمان مجاهدين نيز با اين دليل كه تضمين كافي براي امنيت نمايندگان آنان وجود ندارد، از حضور در جلسات خودداري كردند. همانگونه كه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به دليل حضور نداشتن سازمانهاي جبهه ملي، نهضت آزادي ايران و گروههايي كه با آنان اختلاف نظر دارند، از شركت در ضبط برنامه خودداري كردند. اگر چه در پايان جلسه سياسي اواخر خرداد ماه 1360 كه آخرين جلسه از جلسههاي بحث سياسي شد، تصميم بر اين قرار گرفت تا بهزاد نبوي به عنوان نماينده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به جمع شركتكنندگان بپيوندد. فتاپور كه از طرف سازمان فداييانخلق (اكثريت) براي شركت در مناظرههاي سياسي معرفي ميشود، وقتي در آخرين جلسه مذاكرات متوجه ميشود كه شخص آيتالله بهشتي در مباحثهها شركت دارد، خيلي خوشحال ميشود چرا كه او معتقد بوده كه شركت آقاي بهشتي از طرف حزب جمهوري اسلامي وزن مباحثهها را بالا ميبرد و او ميكوشد تا در جريان بحثها منطقي و با استدلال برخورد كند. البته فتاپور اين ديدگاه آيتالله بهشتي را كه مباحث در چارچوب ديدگاههاي عمومي سياسي پيش برده شود و كمتر به مسائل سياسي روز پرداخته شود را نادرست ارزيابي ميكند. اين در حالي است كه در آن مقطع زماني و به هنگام تاسيس حزب جمهوري اسلامي اگر چه سازمان فداييانخلق، ارتباط رسمي و دائمي تشكيلاتي با اين حزب نداشته اما برخي رهبران اين تشكل با آقايان بهشتي و موسوي اردبيلي گفتوگوهايي داشتهاند. مجري تلويزيون در نخستين جلسه بحث سياسي كه در اول خرداد ماه 1360 برگزار شد، درباره برنامه اعلام كرد كه به صورت بحث آزاد به حضور بينندگان عرضه ميشود. او گفت كه سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران پس از استقرار مديريت جديد توفيق يافته كه برنامههايي تهيه كنند در جهت روشنگري مسائل سياسي و آشنا كردن ملت قهرمان ايران با مسائل مبتلابه جامعه كه ميتواند در جريان جنگ تحميلي تا حد زيادي فشار بار پشت جبهه را كاهش دهد و از تشنجي كه گهگاه براي انحراف افكار جامعه آفريده ميشود، جلوگيري كند. به اين ترتيب مجري تلويزيون اعلام كرد كه ديگر گروهها و احزاب مختلف بهانهيي ندارند كه بگويند در مملكت اختناق است و كسي نميگذارد ما حرفمان را بزنيم. از همين رو براي برنامه تيتر «آزادي، هرج و مرج و زورمداري» انتخاب شده بود.
نگهدار درباره كيفيت و نحوه برگزاري مناظرههاي ايدئولوژيك و سياسي اينگونه ميگويد: «پنج جلسه بحث در رابطه با مسائل ايدئولوژيك ضبط و همه آنها فورا پخش شد. از آنجا كه همه جلسات پخش شد ضرورتي به توضيح بيشتر وجود ندارد. علاوه بر خود اين مباحث در رابطه با موضوع بحث نيز اختلاف نظر وجود داشت. نمايندگان راديو و تلويزيون مايل بودند نخستين تم بحث رابطه روح و ماده (خدا) باشد. احسان طبري از طرف حزب توده مطرح كرد كه اين بحث با اعتقادات پايهيي مردم تماس ميگيرد و او در چنين بحثي شركت نخواهد كرد و آماده است در ساير مباحث فلسفي شركت كند. آقاي دكتر سروش طرح كرد كه ايشان براي بحث در رابطه با ديالكتيك و تضاد دعوت شدهاند و فقط در اين بحث شركت خواهند كرد و با موضعگيري ايشان اين اختلاف خاتمه يافت و موضوع بحث پنج جلسه پخش شده ديالكتيك و تضاد بود. دو جلسه اول بحث سياسي ضبط و پخش شد. من در نخستين جلسه بر مثبت بودن اين مباحث تاكيد كرده و از سازمان مجاهدين خواستم كه در تصميم خود تجديدنظر كرده و در مباحث شركت كنند. آقاي بهشتي ميكوشيدند كه مباحث در رابطه با پايههاي فكري ما در سياست پيش برود و ما سه نفر تمايل داشتيم كه به مباحث سياسي روز متمركز شده و در رابطه با اين مصداقها به پايهها بپردازيم.
در دو جلسه اول بحث بيشتر پايهيي بود و به ويژه آقاي بهشتي با تاكيد بر ممنوعيت فعاليت نيروهاي مذهبي در كشورهاي سوسياليستي، نتيجهگيري كردند كه وقتي شما (ما و به ويژه حزب توده) آن كشورها را تاييد ميكنيد پس چطور انتظار داريد كه ما فعاليت آزاد شما را بپذيريم. برنامههاي ضبط شده در اين دو جلسه از تلويزيون سراسري پخش شد.»
فتاپور با اين اعتقاد كه تداوم مناظرهها نيازمند آن بود كه همه نيروها مناسبات خود را با يكديگر بر اساس مبارزه سياسي متكي كنند، در جريان برگزاري مناظرهها از برخوردي كه در جريان برگزاري ميتينگ سازمان متبوعش در ميدان آزادي صورت گرفت، انتقاد كرد. همانگونه كه در جلسه پنجم فتاپور، كيانوري و پيمان با اينكه در چينش نيروها در كنار آيتالله بهشتي قرار گرفته بود، از برخي رفتارها انتقاد كردند. به گونهيي كه آيتالله بهشتي درباره اتفاقي كه براي يك پزشك هوادار سازمان فداييان رخ داده بود، از رسيدگي به موضوع خبر داد. اما با ادامه وقايع پرتنش خرداد 60 كه منجر به عزل بنيصدر و قيام مسلحانه سازمان مجاهدين شد عملا باب مناظرههاي تلويزيوني نيز بسته شد و چند روز پس از آن نيز واقعه 7 تير 1360 رخ داد كه منجر به شهادت آيتالله دكتر بهشتي شد اما همچنان مناظرههاي سال 60 از جنجاليترين و مهمترين مناظرههايي به حساب ميآيد كه در تاريخ صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران برگزار شده است.
توضيحات:
در اين مقاله از خاطرات فرخ نگهدار و مهدي فتاپور و دكتر پيمان بسيار استفاده شده است.
همچنين از مقاله «چپها از مناظره با بهشتي ميگويند» كه در شماره 13 نشريه مهرنامه منتشر شده استفاده فراواني شده است.
بیان دیدگاه