مصاحبه منتشر نشده با مرحومه مریم بهروزی

مصاحبه ام با مرحومه مریم بهروزی پیرامون حزب جمهوری اسلامی که در روزنامه اعتماد مورخ 30 بهمن ماه 1392 منتشر شد.

مريم بهروزي از سرشناس‌ترين زنان فعال در عرصه سياسي ايران تا سال 1390 بود. بهروزي كه در 66 سالگي به دليل بيماري سرطان فوت كرد در كارنامه سياسي‌اش نمايندگي مردم تهران در دوره اول مجلس شوراي اسلامي را ثبت كرده بود. وي فعاليت‌هاي سياسي‌اش را قبل از انقلاب آغاز كرده و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نقش پررنگي در تشكيلات جامعه زينب (س) و حزب جمهوري اسلامي ايران (شاخه بانوان حزب) داشت. آنچه از وي نقل مي‌شد آن بود كه تاييد شرعي فعاليت سياسي در حوزه زنان را از امام خميني (ره) گرفته بود و جامعه زينب (س) تنها حزب فعال سياسي بود كه از سهم شرعي (امام) براي شروع فعاليت خود به خواسته امام (ره) استفاده مي‌كرد. مريم بهروزي اين مساله را اوج نگاه ويژه امام به توسعه نقش زنان در جامعه عنوان مي‌كرد. مريم بهروزي از معدود زنان سياسي بود كه اهل مصاحبه و بيان خاطرات خود در مورد قبل و بعد از انقلاب بود و به همين دليل در سال 1390 و چند ماه پيش از درگذشت وي با او پيرامون حزب جمهوري اسلامي به بحث نشستيم. پيش از اين بخشي از مصاحبه‌هاي مستند حزب جمهوري اسلامي كه سال آينده اكران خواهد شد را روزهاي چهارشنبه در روزنامه «اعتماد» منتشر كرده‌ايم. مصاحبه‌هايي با دكتر عبدالله جاسبي (قائم مقام دبيركل وقت حزب)، حميدرضا ترقي (از اعضاي حزب موتلفه و جناح راست حزب جمهوري)، دكتر فرشاد مومني (مسوول شاخه دانش‌آموزي حزب و از اعضاي جناح چپ حزب)، مرحوم عسگراولادي (دبيركل اسبق حزب موتلفه اسلامي و از اعضاي شاخص جناح راست حزب)، دكتر علي مطهري (پيرامون نظرات شهيد مطهري درباره حزب جمهوري اسلامي)، دكتر عليرضا بهشتي (پيرامون بازخواني نظرات شهيد بهشتي در مورد فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي)، حجت‌الاسلام والمسلمين عبدالمجيد معاديخواه (وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي و از اعضاي شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي) و دكتر محمد حسن غفوري فرد (از اعضاي شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي و وزير اسبق نيرو) . به دليل دومين سالگرد فوت مرحومه مريم بهروزي، بخشي از مصاحبه با ايشان پيرامون حزب جمهوري اسلامي از نظر شما مي‌گذرد.

خانم بهروزي شما از چه زماني با حزب جمهوري اسلامي آشنا شديد و به عضويت آن درآمديد؟

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بود كه من به دعوت مرحوم شهيد بهشتي به حزب جمهوري اسلامي دعوت شدم و در همان اوايل شروع رسمي فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي به عضويت آن درآمدم. پس از واقعه هفتم تير 1360 و شهادت مرحوم آيت‌الله بهشتي، شهيد باهنر دبيركل حزب شدند كه تنها چند هفته پس از اين انتخاب نيز ايشان در 8 شهريور 1360 به شهادت رسيدند. پس از شهيد باهنر حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان دبيركل حزب انتخاب شدند و در همان ايام به مدت خيلي كمي امام (ره) دستور دادند كه فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي متوقف شود اين توقف بسيار كم و محدود بود. من در همان ايام نگران اين تعطيلي و توقف در فعاليت‌ها شدم.

چند ماه قبل هم به همين مناسبت مصاحبه‌يي با راديو گفت‌وگو داشتيد كه به همين موضوع نيز در آنجا اشاره كرديد و ظاهرا در همين مورد توقف فعاليت‌هاي حزب نيز با آيت‌الله خامنه‌اي صحبتي را داشتيد.

بله همين طور است.

خوب خانم بهروزي دليل امام (ره) و آيت‌الله خامنه‌اي ( مقام معظم رهبري) براي تعطيلي حزب چه بود؟

البته اين را بگويم كه توقف موقت فعاليت‌هاي حزب نظر حضرت امام (ره) بود و نه نظر آيت‌الله خامنه‌اي. من زماني كه فعاليت‌هاي حزب براي مدت اندكي متوقف شد نماينده دوره اول مجلس شوراي اسلامي بودم. همان زمان به يكي از آقايان مشهور در آن زمان عرض كردم كه ما چه كار بكنيم؟ايشان فرمودند شما خودتان يك تشكيلات منسجم تشكيل دهيد. براي من اين مساله عجيب بود به همين دليل سوال كردم كه اين كار را بايد افراد بزرگ‌تر انجام دهند ايشان فرمودند خود شما هم جزو افراد بزرگ هستيد!من اين مطلب را زماني كه با افراد ديگر مطرح كردم آنها نيز تعجب كردند. ما خدمت آيت‌الله خامنه‌اي رسيديم و ايشان هم فرمودند خوب است كه شما نيز تشكيلاتي براي خود داشته باشيد و اصلا ايرادي ندارد. من زماني كه از ايشان كسب تكليف كردم ايشان كاملا موافق بودند و ما را تشويق هم كردند. ما هم سعي كرديم كه ساختار و تشكيلاتي را فراهم كنيم كه به ديدگاه‌ها و نظرات آيت‌الله خامنه‌اي نزديك باشد. البته اين نكته را هم درهمين جا عرض كنم كه پيش از اين نيز زماني كه مرحوم شهيد بهشتي دبيركل حزب بودند زماني بنده و آقاي كمالي و باهنر را صدا كردند و فرمودند خوب است شماها تشكيلات اقماري هم داشته باشيد كه اگر زماني فعاليت‌هاي حزب با توقف يا مشكلي مواجه شد اين تشكلات بتواند به كار و اهداف خود ادامه دهد. به همين دليل آقاي كمالي براي كارگران مسوول شدند كه طيفي را سر و سامان دهند، آقاي باهنر براي طيف فرهنگيان و معلمان و بنده هم براي طيف خواهران مسوول شدم تشكيلاتي را در آن زمان سر و سامان دهم. البته مدت زيادي سپري نشد كه فاجعه 7 تير 1360 رخ داد و مرحوم شهيد بهشتي به شهادت رسيدند.

من در آن زمان سعي كردم خواهراني كه به نظرات و ديدگاه‌هاي آيت‌الله خامنه‌اي نزديك بودند را دور هم جمع بكنم و تشكيلاتي را سر و سامان بدهيم.

ظاهرا آن طور هم كه در مصاحبه‌هاي سابق شما خواندم طيف راست و چپ هم بعدا بر همين اساس نزديك بودن تفكرات به دبيركل وقت حزب مقام معظم رهبري شكل گرفته بود.

بله، همين طور است. در زمان دبيركلي مقام معظم رهبري افرادي كه به ديدگاه‌ها و نظرات ايشان نزديك بودند عنوان طيف راست گرفتند و كساني كه به نوعي در مقابل اين تفكرات بودند يا نظرات ديگري را داشتند طيف چپ ناميده شدند كه بيشتر اين افراد نزديك به مدير مسوول آن زمان روزنامه جمهوري اسلامي آقاي مهندس موسوي بودند كه به نوعي هم اكثرشان در دفتر روزنامه جمهوري اسلامي مشغول به فعاليت بودند.

حالا چرا طيف راست و چپ تعريف شدند و نام ديگري براي آنها انتخاب نشد؟

در آن زمان البته خيلي جناح چپ و راست مرسوم نبود و ناميده نمي‌شد و بعدترها اين اسم‌گذاري مطرح شد. در كشور ما هم در آن سال‌ها بيشتر براي نامگذاري طيف‌ها و خطوط سياسي اين واژه‌ها به كار برده مي‌شد و خيلي به‌طور صحيح و دقيق از واژه‌ها استفاده نمي‌شد!

شما قبل از اين به توقف كوتاه فعاليت‌هاي حزب اشاره كرديد. دليل اين توقف كوتاه به نظر شما چه بود؟

شايد به خاطر ترسي كه وجود داشت از فضاي ترورها كه نكند باز به كشور و مسوولان آسيب وارد كند يا شايد به‌خاطر اختلافاتي كه داشت كم‌كم شكل مي‌گرفت!

خانم بهروزي بحث اختلافي ميان طيف راست و چپ حزب ريشه در چه چيزي داشت؟برخي‌ها مي‌گويند اين اختلافات ريشه در مسائل اقتصادي داشت و برخي نقل كرده‌اند ريشه اين اختلافات بر سر مساله ملي شدن صنعت نفت و حقانيت آيت‌الله كاشاني يا دكتر مصدق بوه است!

جناح راست در واقع به نوعي نگاه معتقد بود كه آن نگاه مي‌گفت حكومت و نظامي كه اسلامي است بايد چه برداشت‌هايي از اسلام داشته باشد. آن برداشت‌ها بايد كاملا از دين استخراج شود و ما بايد بر همان اساس حركت كنيم اما طيف مقابل فقط قايل به برداشت‌هايي از دين بودند كه به مسائل نزديك‌تر ما مربوط مي‌شد. مثل فرهنگ و اخلاقيات و اين جور چيزها!و معتقد بودند چيزهايي كه خود ما مي‌توانيم به آنها دست پيدا كنيم و خيلي نياز به دخالت دين در آنها نيست را نبايد به دين مرتبط كنيم و بايد خودمان بر اساس نتيجه‌يي كه مي‌گيريم گام ‌برداريم و حركت كنيم.

پس اين طور كه شما مي‌فرماييد به جناح راست به نوعي ديانت سنتي معتقد بود و جناح چپ به نوعي ديانت و قرائت روشنفكري؟

بله، مي‌شود اين طور هم گفت.

برخي افرادي كه عضو حزب جمهوري اسلامي و از نزديك نيز با امام (ره) آشنا بودند نقل مي‌كنند كه ظاهرا امام (ره) خيلي با تشكيل حزب جمهوري موافق نبوده‌اند. نظر شما در اين باره چيست؟

اجازه دهيد من خاطره‌يي كه از آقاي هاشمي شنيده‌ام را در اين باره براي شما نقل بكنم. زماني كه بحث تشكيل حزب جمهوري اسلامي شد آقاي هاشمي به همراه مرحوم استاد مطهري و شهيد بهشتي و شهيد باهنر و آيت‌الله خامنه‌اي به خدمت حضرت امام (ره) مي‌رسند و شهيد بهشتي مي‌گويند ما مي‌خواهيم حزبي تشكيل دهيم. امام مي‌فرمايند كه جامعه روحانيت مبارز هست. شهيد بهشتي مي‌گويند كه جامعه روحانيت براي روحانيون است اما ما مي‌خواهيم حزبي وسيع با مشاركت مردم تشكيل دهيم. امام هم ظاهرا مي‌فرمايند اگر در مقابل جامعه روحانيت قرار نمي‌گيرد عيبي ندارد. از آنجا هم كه مرحوم شهيد بهشتي و آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني و آيت‌الله خامنه‌اي عضو جامعه روحانيت مبارز بودند پس موضوع حل مي‌شود و امام نيز ظاهرا ديگر ايرادي نمي‌گيرند.

اما خوب در سال 58 و بر سر مساله انتخابات رياست‌جمهوري كه ميان حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز اختلاف و شكاف ايجاد مي‌شود؟

بله، درست است. اما در آن اوايل اين طور نبود و دو طيف روحانيت يعني حزب و جامعه روحانيت با هم همراه بودند و حتي خيلي از افرادي كه براي خبرگان قانون اساسي پيشنهاد كرده بودند يكسان بودند. آن اختلافات بعدها به وجود آمد كه البته بعد از آنها هم تقريبا حل شد!

برگرديم به بحث شاخه بانوان حزب جمهوري اسلامي. شما پس از دبيركلي آيت‌ الله خامنه‌اي ( مقام معظم رهبري) شاخه بانوان حزب را تاسيس كرديد؟

خير اين طور نبود. قبل از آن هم در زمان مرحوم شهيد بهشتي بخش بانوان حزب وجود داشت و من هم عضو آن بودم اما خيلي فعال و مستقل نبود. اما بعد از دبيركلي آيت‌الله خامنه‌اي ما آن را فعال كرديم و حتي ايشان كمك كردند كه شاخه بانوان پا بگيرد و بتواند به نحو خوبي فعاليت كند.

ظاهرا دختران آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني هم در شاخه بانوان حزب عضويت داشتند و حتي برخي همسران سران كشور نيز عضو اين شاخه بودند؟

بله. مثلا من به خاطر دارم خانم فاطمه هاشمي دختر ارشد آيت‌الله هاشمي نيز در شاخه بانوان حزب بودند. فكر مي‌كنم خانم فائزه هاشمي نيز عضويت داشتند و فعاليت مي‌كردند.

اگر امكان دارد در مورد فعاليت‌هاي جامعه زينب(س) و اينكه چطور مي‌توانست هزينه‌هاي خود را هم تامين كند توضيح دهيد ممنون مي‌شوم. چون در مصاحبه‌يي به اين موضوع اشاره كرده‌ايد مي‌خواستم به صورت مبسوط‌تري به اين موضوع بپردازيم كه هزينه‌هاي فعاليت سياسي شما از كجا تامين مي‌شد؟

زماني كه فعاليت‌هاي ما آغاز شد ما بعد از مدتي به اين مشكل برخورد كرديم كه جا و مكان مشخصي براي فعاليت‌هاي خود نداشتيم و هزينه‌هايي هم داشتيم كه نمي‌توانستيم آنها را تامين كنيم. آن زمان براي خريد دفتر و فعاليت‌هايمان حدود چهار ميليون و 600 هزار تومان لازم داشتيم كه يك ميليون و 600 را مالك دفتر براي خمس ظاهرا بدهكار بود كه گفت در صورت اجازه امام، اين مبلغ را كسر خواهد كرد. ما از امام درخواست كرديم كه اين مبلغ را به دفتر هديه كنند و ايشان فرمودند كه كل اين مبلغ را از سهم امام اجازه مي‌دهم كه در حال حاضر نامه‌اش هم موجود است. امام در واقع هم براي خريد اين دفتر مبلغ آن را ارائه دادند و هم براي جامعه زينب دعا كردند و در واقع مايل بودند كه بانوان فعاليت گسترده و چشمگيري داشته باشند.

خوب به نظر شما اصلا چرا امام (ره) بايد براي فعاليت‌هاي يك گروه كه همه آن را بانوان تشكيل مي‌دهند همچنين اجازه و نامه‌يي را بدهند؟

امام (ره) مطلقا ديد منفي نسبت به فعاليت‌هاي سياسي بانوان نداشتند و تازه از آن نيز حمايت مي‌كردند. خوب به همين جهت هم بود كه از فعاليت‌هاي ما حمايت كردند و ما را تاييد نيز مي‌كردند.

به همين يك دليل مي‌فرماييد حضرت امام (ره) فعاليت‌هاي سياسي شما را تاييد مي‌كردند و از آن حمايت مي‌كردند يا موارد ديگري هم بود؟

نخير، موارد ديگري هم وجود داشت. مثلا يك بار ما به همراه آيت‌الله محمد يزدي سفري به چين داشتيم كه مربوط به كنفرانس كنترل جمعيت بود. پس از آنكه ما از سفر بازگشتيم آيت‌الله يزدي خدمت امام رسيدند تا گزارش سفر را عرض كنند. فرمودند ما در اين سفر 7 يا 8 پيشنهاد داديم كه 4 عدد از آنها پيشنهاد بهروزي بود و 3-4 پيشنهاد هم پيشنهاد آقايان بود و دو پيشنهاد بهروزي پذيرفته شد و آن پيشنهادات در چين هم تبديل به قانون شد!من آن زمان دو پيشنهاد ارائه كرده بودم كه مربوط به حقوق زنان مي‌شد و زماني كه حضرت امام (ره) اين پيشنهادات را شنيدند بسيار خوشحال هم شدند و فرمودند خدا شما را تاييد كند. اين مورد دومي هم بود كه حضرت امام (ره) فعاليت‌هاي ما را تاييد كردند.

شما پيش از انقلاب نيز با امام (ره) در ارتباط بوديد و ايشان با شما و فعاليت‌هاي شما آشنا بودند؟

بله،. ما فعاليت‌هاي سياسي از پيش از انقلاب داشتيم. بعد از انقلاب هم يك‌بار ما در مسجد قبا جلسه‌يي داشتيم كه برخي خانم‌ها در آنجا جمع شدند و گفتند ما در راه انقلاب نتوانستيم شهيدي تقديم كنيم يا كار خيلي برجسته‌يي انجام نداديم به همين خاطر تصميم گرفتيم طلا و جواهرات خود را جمع كنيم و تقديم محضر امام (ره) كنيم تا در راه انقلاب هزينه شود. ما اين موضوع را در آن زمان با مرحوم شهيد مفتح كه در قيد حيات بودند مطرح كرديم و ايشان هم موضوع را به امام(ره) منتقل كردند و امام هم بسيار خوشحال شدند و فرمودند زنان ايراني در انقلاب اسلامي نقش بسيار برجسته‌يي داشتند و كاري خديجه‌وار كردند و نخستين گروه زنان كه خدمت امام رسيدند زنان نازي‌آباد بودند. يك‌بار ديگر هم ما با زناني كه پيش از انقلاب هسته‌هاي مقاومت را تشكيل داده بودند از حسينيه ارشاد با حدود 30 اتوبوس به خدمت حضرت امام(ره) رسيديم و با ايشان آشنا و ديدار كرديم و ايشان هم با فعاليت‌هاي سياسي ما آشنا بودند.

خانم بهروزي در واقع جامعه زينب (س) از دل شاخه بانوان حزب بيرون آمد؟

بله، به نوعي همين طور است و ما بعد از شاخه بانوان حزب جمهوري اسلامي، جامعه زينب (س) را تاسيس كرديم.

نظر حزب يا امام (ره) در اين باره چه بود؟

در مورد جامعه زينب (س)؟

بله.

نظر ايشان مثبت بود. حتي من به خاطر دارم وجوهاتي كه استفاده مي‌كرديم را من يك‌بار از امام (ره) سوال كردم مي‌توانيم در جاي ديگر مثل جامعه زينب (س) هزينه كنيم؟ امام فرمودند شما اجازه داريد وجوهات را هرطور كه صلاح مي‌دانيد مصرف كنيد. اين افتخار ما است كه حضرت امام (ره) به تنها تشكيلاتي كه اجازه دادند از سهم امام استفاده كنند تشكيلات ما بود و ايشان واقعا نظر مثبتي نسبت به بانوان و فعاليت‌هاي آنها داشتند.

برچسب‌ها:

بیان دیدگاه